تامین کننده تجهیزات رول فرمینگ

بیش از 30 سال تجربه تولید

ماکسیما آکونا پرویی برنده مهمترین جایزه زیست محیطی جهان شد• PARTY B

اعضای جامعه Cajamarca Máxima Acuña که به دلیل مقاومت در برابر اخراج از زمین خود که توسط شرکت معدنی Yanacocha تبلیغ می شود، شناخته شده اند، به تازگی جایزه گلدمن ساکس، مهم ترین جایزه زیست محیطی جهان را دریافت کرده اند. امسال آکونیا به همراه فعالان و مبارزانی از تانزانیا، کامبوج، اسلواکی، پورتوریکو و ایالات متحده به عنوان یکی از شش قهرمان محیط زیست روی زمین شناخته شد.
این جوایز که بعدازظهر امروز دوشنبه در سالن اپرای سانفرانسیسکو (ایالات متحده آمریکا) اهدا می‌شود، به کسانی تجلیل می‌شود که مبارزه استثنایی برای حفاظت از منابع طبیعی را رهبری کرده‌اند. داستان عمومی مادربزرگ پس از آزار و اذیت محافظان خصوصی خصوصی و خود پلیس که موافقت کردند شرکت معدن را ایمن نگه دارند، خشم بین المللی را برانگیخت.
وقایع نگار جوزف زاراته بانو آکونا را به سرزمینش همراهی می کند تا درباره تاریخچه او بیشتر بداند. اندکی پس از آن، او این پرتره تکان دهنده را منتشر کرد که این سوال کلیدی را مطرح می کرد: «آیا طلای یک ملت از آب و خاک یک خانواده ارزش بیشتری دارد؟»
یک صبح ژانویه در سال 2015، ماکسیما آکونیا آتالایا، مانند یک چوب‌بر، با مهارت و دقت یک چوب‌بر به صخره‌های کوه ضربه زد تا پایه‌های یک خانه را بگذارد. آکونیا کمتر از 5 فوت قد داشت، اما سنگی دو برابر وزن خود حمل کرد و یک قوچ 100 کیلوگرمی را در عرض چند دقیقه ذبح کرد. هنگامی که او از شهر کاجامارکا، پایتخت ارتفاعات شمالی پرو، جایی که در آن زندگی می کرد بازدید کرد، ترس از زیر گرفتن ماشین داشت، اما توانست با بیل مکانیکی در حال حرکت برای محافظت از زمینی که در آن زندگی می کرد، برخورد کند، تنها زمینی که در آن زندگی می کرد. آب فراوان برای محصولاتش او هرگز خواندن و نوشتن را یاد نگرفت، اما از سال 2011 مانع از بیرون راندن او از خانه توسط یک معدنچی طلا شده است. برای کشاورزان، حقوق بشر و دوستداران محیط زیست، ماکسیما آکونا الگویی از شجاعت و انعطاف است. او کشاورز سرسخت و خودخواه کشوری است که پیشرفتش در گرو بهره برداری از منابع طبیعی اوست. یا حتی بدتر از آن، زنی که می خواهد از یک شرکت میلیونر پول نقد کند.
ماکسیما آکونا با صدای بلند خود گفت: «به من گفتند که زیر زمین و تالاب‌های من مقدار زیادی طلا وجود دارد. برای همین از من می خواهند که از اینجا بروم.
تالاب آبی نامیده می شد، اما اکنون خاکستری به نظر می رسد. اینجا، در کوه‌های کاجامارکا، در ارتفاع بیش از چهار هزار متری از سطح دریا، مه غلیظ همه چیز را فرا گرفته است و خطوط کلی چیزها را از بین می‌برد. نه آواز پرندگان، نه درختان بلند، نه آسمان آبی و نه گلی در اطراف شنیده می شد، زیرا تقریباً همه چیز از باد سرد تقریباً صفر تا حد مرگ یخ زده بود. همه چیز به جز گل رز و گل محمدی که ماکسیما آکونیا روی یقه پیراهنش گلدوزی کرده بود. او گفت خانه ای که اکنون در آن زندگی می کند و از خشت، سنگ و آهن راه راه ساخته شده بود، بر اثر بارندگی در شرف فروریختن بود. او باید یک خانه جدید بسازد، اگرچه نمی داند که می تواند یا نه. پشت مه، چند متری خانه اش، مرداب آبی قرار دارد، جایی که ماکسیما چند سال پیش به همراه همسر و چهار فرزندش به صید قزل آلا پرداخت. این زن دهقانی می ترسد که شرکت معدنی یاناکوچا زمینی را که او در آن زندگی می کند از بین ببرد و تالاب آبی را به مخزن حدود 500 میلیون تن زباله سمی تبدیل کند که از معدن جدید تخلیه می شود.
داستان در مورد پرونده این جنگنده که جامعه بین المللی را تحت تأثیر قرار داد، اینجا بدانید. ویدئو: محیط زیست گلدمن ساکس.
یاناکوچا در زبان کچوا به معنای مرداب سیاه است. این همچنین نام مردابی است که در اوایل دهه 1990 وجود نداشت تا راه را برای یک معدن روباز طلا باز کند که در اوج خود بزرگترین و سودآورترین معدن طلا در جهان به حساب می آمد. زیر تالاب در سلندین، استانی که ماکسیما آکونا و خانواده اش در آن زندگی می کنند، طلا قرار دارد. برای استخراج آن، شرکت معدنی Yanacocha پروژه ای به نام Conga را توسعه داده است، که به گفته اقتصاددانان و سیاستمداران، پرو را به جهان اول خواهد آورد: سرمایه گذاری بیشتر خواهد شد، که به معنای مشاغل بیشتر، مدارس و بیمارستان های مدرن، رستوران های لوکس، زنجیره ای جدید از هتل ها، آسمان خراش ها و، همانطور که رئیس جمهور پرو، اولانتا هومالا، گفت، شاید حتی متروی شهری. اما به گفته یاناکوچا، برای تحقق این امر، تالاب، بیش از یک کیلومتری جنوب خانه ماکسیم، باید تخلیه شود و به معدن تبدیل شود. بعداً از دو تالاب دیگر برای ذخیره سازی زباله استفاده کرد. مرداب آبی یکی از آنهاست. کشاورز توضیح داد که اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است همه چیز خانواده اش را از دست بدهد: تقریباً 25 هکتار زمین پوشیده از ایچو و سایر مراتع بهاری. کاج ها و کاج هایی که هیزم می دهند. سیب زمینی، ollucos و لوبیا از مزرعه خود. از همه مهمتر آب برای خانواده اش، پنج گوسفند و چهار گاو. برخلاف همسایگانی که زمین را به شرکت فروختند، خانواده Chaupe-Acuña تنها خانواده ای هستند که هنوز در نزدیکی منطقه آینده پروژه معدن زندگی می کنند: قلب کونگا. آنها گفتند که هرگز ترک نمی کنند.
[pull_quote_center]—ما اینجا زندگی می‌کنیم، و ما را ربودند،» ماکسیما آکونیا شبی که او را ملاقات کردم گفت، هیزم را هم زد تا یک قابلمه سوپ گرم شود[/pull_quote_center]
- برخی از افراد جامعه می گویند به خاطر من شغل ندارند. این معدن کار نمی کند چون من اینجا هستم. من چه کار کرده ام؟ اجازه می دهم آب و خاک مرا بگیرند؟
یک روز صبح در سال 2010، ماکسیما با احساس سوزن سوزن شدن در شکم از خواب بیدار شد. او یک عفونت تخمدان داشت که باعث شد قادر به راه رفتن نباشد. فرزندانش اسبی کرایه کردند و او را به خانه مادربزرگشان در روستایی که هشت ساعت دورتر بود بردند تا او بتواند بهبود یابد. یکی از عموهایش می ماند تا از مزرعه اش مراقبت کند. سه ماه بعد، هنگامی که او بهبود یافت، او و خانواده اش به خانه بازگشتند و متوجه شدند که چشم انداز کمی تغییر کرده است: جاده خاکی و سنگی قدیمی که از بخشی از دارایی او عبور می کرد به جاده ای عریض و هموار تبدیل شده بود. عموی آنها به آنها گفت که تعدادی از کارگران یاناکوچا با بولدوزر به اینجا آمده اند. کشاورز برای شکایت به دفتر شرکت در حومه کاجامارکا رفت. چند روز دوام آورد تا اینکه یک مهندس او را برد. او گواهی مالکیت را به او نشان داد.
او با نگاهی به سند گفت: «این زمین متعلق به معدن است. جامعه Sorochuko آن را سال ها پیش فروخت. آیا او نمی داند؟
کشاورزان متعجب و عصبانی بودند، چند سوال. اگر این کیف را در سال 94 از عموی شوهرش خریده باشد، چگونه می تواند واقعیت داشته باشد؟ اگر او گاوهای دیگران را نگه می داشت و سال ها برای پس انداز پول آنها را می دوشید چه می شد؟ او دو گاو نر، هر کدام نزدیک به صد دلار، برای بدست آوردن زمین پرداخت کرد. اگر یاناکوچا سندی داشت که خلاف آن را می‌گفت، چگونه می‌توانست مالک ملک Tracadero Grande باشد؟ در همان روز مهندس شرکت بدون پاسخگویی او را از دفتر اخراج کرد.
[quote_left]ماکسیما آکونیا می‌گوید که در اولین درگیری با یاناکوچا وقتی دید پلیس خانواده‌اش را کتک می‌زند شجاعت خود را به دست آورد[/quote_left]
شش ماه بعد، در ماه مه 2011، چند روز قبل از تولد 41 سالگی، ماکسیما آکونا زود بیرون رفت تا در خانه همسایه‌اش یک پتوی پشمی برایش ببافد. وقتی برگشت متوجه شد که کلبه اش خاکستر شده است. قلم خوکچه هندی آنها را بیرون انداختند. مزرعه سیب زمینی ویران شد. سنگ های جمع آوری شده توسط همسرش Jaime Schoup برای ساخت خانه پراکنده است. روز بعد، ماکسیما آکونا یاناکوچا را محکوم کرد، اما به دلیل کمبود شواهد، شکایت کرد. Chaupe-Acuñas یک کلبه موقتی ساختند. آنها سعی کردند تا زمانی که آگوست 2011 فرا رسید، حرکت کنند. ماکسیما آکونا و خانواده‌اش در مورد کاری که یاناکوچا در اوایل ماه با آنها انجام داد صحبت می‌کنند، مجموعه‌ای از سوء استفاده‌ها که از تکرار آن بیم دارند.
روز دوشنبه 17 مرداد، یک پلیس به پادگان نزدیک شد و به دیگی که روی آن صبحانه آماده می شد لگد زد. او به آنها هشدار داد که باید میدان جنگ را ترک کنند. آنها نیستند.
روز سه شنبه نهم، چندین پلیس و محافظان شرکت معدن تمام وسایل آنها را مصادره کردند، زیپ آلونک را باز کردند و آن را به آتش کشیدند.
روز چهارشنبه دهم، خانواده شب را در مراتع پامپا در فضای باز سپری کردند. آنها خود را با خارش می پوشانند تا از سرما محافظت کنند.
بالا ماکسیما آکونا در ارتفاع 4000 متری از سطح دریا زندگی می کند. چهار ساعت واگن سواری از کاجامارکا در میان دره ها، تپه ها و پرتگاه ها طول کشید تا به خانه او رسید.
روز پنج شنبه یازدهم، صد افسر پلیس با کلاه ایمنی، سپر محافظ، باتوم و تفنگ ساچمه ای برای اخراج آنها رفتند. با بیل مکانیکی آمدند. گیلدا چاوپه، کوچکترین دختر ماکسیما آکونا، جلوی ماشین زانو زد تا مانع از ورود او به میدان شود. در حالی که برخی از پلیس ها سعی داشتند او را از هم جدا کنند، برخی دیگر مادر و برادرش را مورد ضرب و شتم قرار دادند. گروهبان با قنداق تفنگ ساچمه ای به پشت سر گیلدا زد و او را بیهوش کرد و جوخه هراسان عقب نشینی کردند. دختر بزرگ، ایسیدورا شاپ، بقیه صحنه را روی دوربین گوشی خود ثبت کرد. ویدئویی که چند دقیقه طول می کشد را می توان در یوتیوب مشاهده کرد که مادرش فریاد می زند و خواهرش بیهوش روی زمین افتاده است. مهندسان یاناکوچا از دور، در کنار کامیونشان تماشا می کنند. پلیس در صف در حال رفتن است. هواشناسان گفتند که سردترین روز سال در کاخامارکا بوده است. Chaupe-Acuñas شب را بیرون از خانه در دمای منفی هفت درجه گذراند.
این شرکت معدن بارها این اتهامات را به قضات و خبرنگاران رد کرده است. مدرک می خواهند. ماکسیما آکونیا فقط گواهی های پزشکی و عکس هایی دارد که کبودی های باقی مانده روی بازوها و زانوهایش را تایید می کند. پلیس در همان روز لایحه ای نوشت و خانواده را متهم کرد که با چوب و سنگ و قمه به هشت درجه افسر حمله کردند و در عین حال اعتراف کردند که بدون مجوز دادستانی حق ندارند آنها را اخراج کنند.
آیا شنیده اید که تالاب برای فروش است؟ ماکسیما آکونیا در حالی که سنگ سنگینی در دست داشت پرسید: "یا اینکه رودخانه فروخته شده، چشمه فروخته شده و ممنوع شده است؟"
مبارزه ماکسیما آکونا پس از پوشش رسانه ای پرونده او در پرو و ​​خارج از کشور طرفدارانی پیدا کرد، اما تردیدها و دشمنانی نیز داشت. برای یاناکوچا، او غاصب زمین است. از نظر هزاران کشاورز و فعال محیط زیست در کاجامارکا، او بانوی مرداب آبی بود که وقتی شورش او بدنامی پیدا کرد شروع به تماس با او کرد. تمثیل قدیمی داوود در برابر جالوت اجتناب ناپذیر شده است: سخنان یک زن دهقان در برابر قدرتمندترین معدنچی طلا در آمریکای لاتین. اما در واقعیت، همه در معرض خطر هستند: پرونده ماکسیما آکونا با دیدگاهی متفاوت از آنچه ما پیشرفت می‌نامیم، برخورد می‌کند.
[quote_right] او قبل از تبدیل شدن به یک نماد کشتی، عصبی بود که در مقابل مقامات صحبت می کرد. او به سختی یاد گرفت که در مقابل قاضی از خود دفاع کند [/ quote_right]
ماکسیما آکونا به غیر از تابه فولادی که برای پخت و پز استفاده می کند و پروتزهای پلاتینی که هنگام لبخند زدن از آن استفاده می کند، هیچ چیز فلزی با ارزش دیگری ندارد. بدون انگشتر، بدون دستبند، بدون گردنبند. بدون فانتزی، بدون فلز گرانبها. درک شیفتگی مردم به طلا برای او دشوار بود. هیچ ماده معدنی دیگری به اندازه فلش فلزی نماد شیمیایی Au تخیل انسان را اغوا یا گیج نمی کند. با نگاهی به هر کتاب تاریخ جهان، کافی است متقاعد شویم که میل به مالکیت آن باعث جنگ و فتوحات، تقویت امپراتوری ها و نابودی کوه ها و جنگل ها با خاک شد. طلا امروز با ما همراه است، از پروتزهای مصنوعی گرفته تا قطعات تلفن همراه و لپ‌تاپ، از سکه‌ها و جوایز تا شمش‌های طلا در صندوق‌های بانکی. طلا برای هیچ موجود زنده ای حیاتی نیست. مهمتر از همه، غرور ما و توهمات ما در مورد ایمنی را تغذیه می کند: حدود 60٪ از طلای استخراج شده در جهان به جواهرات ختم می شود. 30 درصد به عنوان حمایت مالی استفاده می شود. مزایای اصلی آن - عدم زنگ زدگی، کدر نشدن، خراب نشدن در طول زمان - آن را به یکی از فلزات مطلوب تبدیل می کند. مشکل این است که طلای کمتر و کمتری باقی می ماند.
از کودکی تصور می‌کردیم که طلا به تن استخراج می‌شود و صدها کامیون آن را به صورت شمش به خزانه‌های بانکی می‌بردند، اما در واقع یک فلز کمیاب بود. اگر می توانستیم تمام طلایی را که تا به حال داشته ایم جمع آوری کرده و ذوب کنیم، به سختی برای دو استخر شنای المپیک کافی بود. با این حال، یک اونس طلا - برای ساختن حلقه نامزدی کافی است - به حدود چهل تن گل نیاز دارد، که برای پر کردن سی کامیون در حال حرکت کافی است. غنی ترین ذخایر روی زمین تخلیه شده و یافتن رگه های جدید را دشوار می کند. تقریباً تمام سنگ معدنی که قرار است استخراج شود - حوضه سوم - در زیر کوه های بیابانی و تالاب ها مدفون است. چشم انداز به جا مانده از استخراج معادن کاملاً متضاد است: در حالی که سوراخ های به جا مانده توسط شرکت های معدن در زمین به قدری بزرگ است که می توان آنها را از فضا دید، ذرات استخراج شده آنقدر کوچک هستند که تا دویست ذرات می توانند روی یک سوزن قرار گیرند. یکی از آخرین ذخایر طلا در جهان در زیر تپه ها و تالاب های کاجامارکا، ارتفاعات شمالی پرو واقع شده است، جایی که شرکت معدنی یاناکوچا از اواخر قرن بیستم در آنجا فعالیت می کند.
[quote_left]پروژه Conga نجاتی برای تجار خواهد بود: نقاط عطف قبل و بعد[/quote_left]
پرو بزرگترین صادرکننده طلا در آمریکای لاتین و ششمین صادرکننده طلا در جهان پس از چین، استرالیا و ایالات متحده است. این تا حدی به دلیل ذخایر طلای کشور و سرمایه گذاری شرکت های چند ملیتی مانند غول دنور نیومونت است که می توان گفت ثروتمندترین شرکت معدنی روی کره زمین است که بیش از نیمی از یاناکوچا را در اختیار دارد. یاناکوچا در یک روز حدود 500000 تن خاک و سنگ، معادل وزن 500 بوئینگ 747 حفر کرد. کل رشته کوه در عرض چند هفته ناپدید شد. تا پایان سال 2014، هر اونس طلا حدود 1200 دلار ارزش داشت. برای استخراج مقدار مورد نیاز برای ساخت گوشواره، حدود 20 تن زباله با آثاری از مواد شیمیایی و فلزات سنگین تولید می شود. دلیلی وجود دارد که این ضایعات سمی هستند: سیانید باید روی خاک آشفته ریخته شود تا فلز استخراج شود. سیانور یک سم کشنده است. مقداری به اندازه یک دانه برنج برای کشتن یک انسان کافی است و یک میلیونم گرم حل شده در یک لیتر آب می تواند ده ها ماهی را در رودخانه بکشد. شرکت معدنی یاناکوچا بر ذخیره سیانید در داخل معدن و دفع آن مطابق با بالاترین استانداردهای ایمنی اصرار دارد. بسیاری از ساکنان کاجامارکا باور ندارند که این فرآیندهای شیمیایی تا این حد خالص هستند. آنها برای اینکه ثابت کنند ترس آنها پوچ یا ضد معدن نیست، داستان والگار یورک را تعریف کردند، استان معدنی که در آن دو رودخانه قرمز بود و هیچ کس دیگری شنا نمی کرد. یا در San Andrés de Negritos، جایی که تالاب تامین کننده آب جمعیت توسط روغن ذغالی که از معدن ریخته شده بود، آلوده شد. یا در شهر Choro Pampa، یک کامیون جیوه به طور تصادفی سم ریخته شد و صدها خانواده را مسموم کرد. به عنوان یک فعالیت اقتصادی، انواع خاصی از معادن برای زندگی ما اجتناب ناپذیر و ضروری هستند. با این حال، حتی پیشرفته ترین صنعت معدنی و کم ضررترین صنعت معدن در سراسر جهان از نظر فنی، کثیف تلقی می شود. برای یاناکوچا، که قبلاً در پرو تجربه دارد، پاک کردن تصور اشتباهش در مورد محیط زیست می تواند به اندازه احیای یک قزل آلا از یک دریاچه آلوده دشوار باشد.
شکست جامعه سرمایه گذاران معدن را نگران می کند، اما نه به اندازه احتمال کاهش سود آنها. به گفته یاناکوچا، تنها چهار سال طلا در معادن فعال او باقی مانده است. پروژه Conga که تقریبا یک چهارم مساحت لیما را تشکیل می دهد، به ادامه تجارت اجازه می دهد. یاناکوچا توضیح داد که باید چهار تالاب را تخلیه کند، اما چهار مخزن خواهد ساخت که از آب باران تغذیه می‌شوند. بر اساس مطالعه اثرات زیست محیطی وی، این میزان برای تامین آب آشامیدنی 40000 نفر از رودخانه های حاصل از این منابع کافی است. این شرکت معدنی به مدت 19 سال طلا استخراج خواهد کرد، اما قول داده است که حدود 10000 نفر را استخدام کند و نزدیک به 5 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند و درآمد مالیاتی بیشتری را برای کشور به ارمغان بیاورد. این پیشنهاد شماست کارآفرینان سود سهام بیشتری دریافت خواهند کرد و پرو پول بیشتری برای سرمایه گذاری در مشاغل و اشتغال خواهد داشت. نوید سعادت برای همه
[quote_box_right]برخی می گویند که داستان ماکسیما آکونیا توسط ضد ماینرها علیه توسعه کشور استفاده شده است[/quote_box_right]
اما همانطور که سیاستمداران و رهبران افکار از این پروژه به دلایل اقتصادی حمایت می کنند، مهندسان و محیط بانانی نیز وجود دارند که به دلایل بهداشت عمومی با آن مخالفت می کنند. کارشناسان مدیریت آب مانند رابرت موران از دانشگاه تگزاس و پیتر کونیگ، کارمند سابق بانک جهانی، توضیح می دهند که بیست تالاب و ششصد چشمه که در منطقه پروژه کونگا وجود دارند، یک سیستم تامین آب به هم پیوسته را تشکیل می دهند. سیستم گردش خون که طی میلیون ها سال شکل گرفته است، رودخانه ها را تغذیه می کند و مراتع را آبیاری می کند. کارشناسان توضیح می دهند که تخریب چهار تالاب برای همیشه کل مجموعه را تحت تاثیر قرار می دهد. برخلاف بقیه رشته‌های آند، در ارتفاعات شمالی پرو، جایی که ماکسیما آکونا زندگی می‌کند، هیچ یخچالی نمی‌تواند آب کافی برای ساکنانش فراهم کند. تالاب های این کوه ها آبگیرهای طبیعی هستند. خاک سیاه و چمن مانند یک اسفنج دراز عمل می کند و باران و رطوبت مه را جذب می کند. از اینجا چشمه ها و رودخانه ها متولد شدند. بیش از 80 درصد از آب پرو برای کشاورزی استفاده می شود. در حوضه مرکزی کاجامارکا، بر اساس گزارش وزارت کشاورزی در سال 2010، معدن تقریباً نیمی از آب مصرفی جمعیت منطقه را در یک سال مصرف کرده است. امروز هزاران کشاورز و دامدار نگران هستند که استخراج طلا تنها منبع آب آنها را آلوده کند.
در کاجامارکا و دو استان دیگر شرکت کننده در این پروژه، دیوارهای برخی از خیابان ها با گرافیتی پوشانده شده است: "Konga no va"، "آب بله، طلا نه". سال 2012 شلوغ ترین سال برای اعتراضات یاناکوچا بود، با نظرسنجی آپیو اعلام کرد که از هر 10 ساکن کهاماکان، هشت نفر با این پروژه مخالف بودند. در لیما، جایی که تصمیم‌های سیاسی پرو گرفته می‌شود، رفاه این توهم را به وجود می‌آورد که این کشور همچنان جیب‌های خود را پر از پول خواهد کرد. اما این تنها در صورت خروج کونگا امکان پذیر است. در غیر این صورت، برخی از رهبران افکار هشدار می دهند، فاجعه به دنبال خواهد داشت. پدرو پابلو کوچینسکی، وزیر سابق اقتصاد که نامزد ریاست جمهوری است، در دور دوم انتخابات سراسری ژوئن 2016 با کیکو فوجیموری رقابت خواهد کرد: «اگر کونگا نرود، مانند لگد زدن به پای خود است.» [1] . او در این مقاله نوشت: "در بین کارآفرینان، پروژه Conga نجات دهنده خواهد بود: نقاط عطف قبل و بعد." برای کشاورزانی مانند ماکسیما آکونا، نقطه عطفی در تاریخ آنها نیز رقم خورد: اگر آنها ثروت اصلی خود را از دست می دادند، زندگی آنها هرگز دوباره مثل قبل نمی شد. برخی می گویند که گروه های ضد معدن مخالف توسعه کشور از داستان ماکسیما آکونا سوء استفاده کردند. با این حال، اخبار محلی مدت‌هاست که خوش‌بینی کسانی را که می‌خواهند به هر قیمتی سرمایه‌گذاری کنند، مخدوش کرده است: طبق گزارش دفتر بازرس، تا فوریه 2015، به طور متوسط ​​از هر ده درگیری اجتماعی در پرو، هفت مورد به دلیل استخراج معدن بوده است. در طول سه سال گذشته، هر چهارم کهامکان شغل خود را از دست داده است. به طور رسمی کاخامارکا بیشترین استخراج طلا، اما فقیرترین منطقه کشور است.
در Lado B ما ایده اشتراک دانش را به اشتراک می گذاریم، متون امضا شده توسط روزنامه نگاران و گروه های کاری را از زیر بار حقوق محافظت شده رها می کنیم، در عوض تلاش می کنیم بتوانیم آنها را آشکارا به اشتراک بگذاریم و همیشه از CC BY-NC-SA پیروی می کنیم. 2.5 مجوز MX غیر تجاری با ذکر منبع.


زمان ارسال: اوت-22-2022